آرشيدا (عشق ماماني و بابايي)آرشيدا (عشق ماماني و بابايي)، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

دختر بی نظیرم آرشیدا

استارت اولیه اتاق نی نی

دیروز چون حالم خوب نبود و شب قبلشم نتونسته بودم درست بخوابم بابایی نذاشت برم سر کار و خودش تنهایی رفت منم حسابی خوابیدم .وقتی بیدار شدم خیلی حوصله ام سر رفته بود تصمیم گرفتم برم شروع کنم به تمیز کردن اتاق وروجکم در مرحله اول شروع کردم به تمیزکردن کمد دیواری که حالا حالاها کار داره.  اینقدر ذوق دارم که این اتاق تا سه ماه و سه هفته دیگه قرار آماده بشه و یه نی نی کوچول وموچول بیاد تو این اتاق(آخ جون). راستی دیروز فکر کنم فهمیده بودی دارم اتاقتو درست میکنم حسابی تکون می خوردی. ...
18 مرداد 1390

اولین هدیه

شنبه مورخ 8/5/90 ساعت 9:30 شب من و بابا امین رفتیم فروشگاه پرورش فکری کودکان و برای وروجکمون دو کتاب داستان خریدیم که اسم یکی کتابها فسقلیه که  30 تا قصه داره. از اون شب به بعد من هر شب برای وروجکمون یه داستان می خونم. ...
18 مرداد 1390

هدف

سلام این وبلاگ را به منظور ثبت خاطرات، جهت دسترسی همه بزرگان و سرورانی که دوستشون داریم و میدونیم که دوستمون دارند راه اندازی کردیم، تا از عکسها و ... ورووجک خبر دار بشند و لذت ببرند. و از همه مهمتر به خودمون یاد آوری کنیم که مراحلی که در بزرگ شدن فرزندمان طی میکنیم و سختی ها و شیرین هایی که میچشیم را قبلا و حتما با شرایطی سخت تر والدین عزیزمان طی کرده اند و الان میزان محبت و دوستی آنها را درک میکنیم و دلیل دل نگرانی های ایشان را میفهمیم. باشد که از ما راضی باشند.
9 مرداد 1390
1